جانم برایتان بگوید: آن قدیمها نظم شهر دست آجانهایی بود که عدهای از آنان بیسواد و قلدر ولی فرمانبر بودند و هرچه زور از بالادستیها میشنیدند سر ضعیفان خالی میکردند.
در این میان یدا… نامی، آجان پست میدانشاه شد که علاوه بر آن صفتها «خل» هم بود چنانکه به او (یدا… خلآجان) میگفتند.
یکبار پس از آنکه شکم سیری از عزا درآورده و مغازهدار با شیطنت غذاهای کهنه و شبمانده به او خورانده بود پست کشیک را تحویل گرفت لحظاتی بعد شکم فشار عجیبی آورد و یدا… خلک عبارت (عوض عوض) که برای تحویل گرفتن پست بود را فریاد کشید. سر کشیک و یاور قادرخان از سر مزاح اعتنا نکرده و جانشین نفرستادند ولی فریاد ناشی از پیچش شکم یدا… خلآجان ادامه داشت اما مدتی بعد ساکت شد. ناگهان یاور قادرخان به سرکشیک میگوید یدا… دیگر فریاد عوض عوض نمیزند راستی راستی نمرده یا او را نکشته باشند هردو با عجله از کلانتری بیرون میآیند میبینند یدا… خلک راست و قایم ایستاده، یاور قادرخان با عصبانیت نزدیک میشود و یدا… خلآجان خبردار میایستد و میگوید قربان به عرض برسد بعد سیسال امشب علت بستن (مچ پیچ) در پایین شلوار ماموران را فهمیدم تا نگذارد آلودگی از پایین شلوار بیرون بیاید و اطراف را کثیف کند…
یاورخان در حالی که دماغش را با دو انگشت گرفته بود میگوید: (ای خل! گندش را چکار میکنی؟)
قصه واقعی بود و از قدیمیها شنیده بودم بیادبیش را از زباندراز ببخشید قصدم این بود که بگویم هر چیزی حکمتی دارد که در حد عقل و هوشمان میفهمیم بیجهت ایراد نگیرید مثلا من زباندراز حالا فهمیدم: همین زیرگذرها که نق میزدید و کم تاثیر در حل مشکل ترافیک میدانستید میگفتید تبلیغ برای شوراها و پول در جیب امنا بوده بعله اگر همین (زیرگذرهای) تقاطعها نبود (سیل) اخیر شهر را با مردمش برده بود. بگذریم که بعضی از این زیرگذرها همانند ماجرای پاسبان مورد نظر در آینده نزدیک گندش بلند میشود!!…
#زبان_دراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 03,مه,2024